جدول جو
جدول جو

معنی سه کل - جستجوی لغت در جدول جو

سه کل
مرتع و کوهی درجنوب کدیر نوشهر
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سه گل
تصویر سه گل
تمشک، میوه ای ترش مزه شبیه شاتوت یا توت فرنگی و به رنگ سرخ مایل به سیاهی که بوتۀ آن خودرو است و در جاهای گرم و مرطوب در جنگل ها و صحراها می روید در بعضی جاها آن را می کارند و تربیت می کنند و میوۀ بهتر و درشت تری از آن به دست می آورند، دارای ویتامین C، قند، اسیدسیتریک و اسیدمالیک بوده و اشتهاآور و ملین و مدر و ضد اسکوربوت است همچنین ترشح عرق را زیاد می کند و برای تصفیۀ خون نافع است، علّیق، توت العلیق، تلو، علّیق الجبل، توت سه گل
فرهنگ فارسی عمید
(عَمْ بَ سَ)
ابن سحیم کلبی. وی از جنگجویان شجاع بشمار می رفت و بسال 103 ه. ق. از جانب هشام بن عبدالملک والی اندلس گشت و در آنجا فتوحات بسیاری کرد. و در یکی از جنگها زخمی شد و در سال 107 ه. ق. درگذشت. رجوع به الاعلام زرکلی ج 5، و تاریخ ابن اثیر حوادث سال 107، و البیان المغرب ج 2 ص 27 شود
لغت نامه دهخدا
(سِ گُ)
نام درختی است که میوۀ آن چون پخته شود سرخ گردد و بغایت قابض باشد و آنرا به فارسی توت سه گل و به عربی توت العلیق خوانند چه درخت آنرا عربان علیق گویند و توت وحشی همان است. (برهان) (الفاظ الادویه). تمشک. (گیاه شناسی ثابتی)
لغت نامه دهخدا
(سِ کَ لِ)
دهی از دهستان ماسوله است که در بخش مرکزی شهرستان فومن واقع است و 300 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
تصویری از سه گل
تصویر سه گل
تمشک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سه کله
تصویر سه کله
کسی که سری بزرگ دارد
فرهنگ لغت هوشیار
از توابع لاله آباد بابل
فرهنگ گویش مازندرانی
ظرفی سفالین که در آن شیر ریخته و ماست بندند
فرهنگ گویش مازندرانی
شخم زدن در خط مستقیم
فرهنگ گویش مازندرانی
کلاه پوستی
فرهنگ گویش مازندرانی
نوعی علف
فرهنگ گویش مازندرانی
محل آسیاب، سرآسیاب
فرهنگ گویش مازندرانی
مرد فاسق، مردی که با زنی رابطه ی نامشروع دارد
فرهنگ گویش مازندرانی
گردوی بزرگ در تیله بازی و گردو بازی، شاداب سرحال، انگیزه
فرهنگ گویش مازندرانی
چوبی دو شاخه با پایه ی بلند
فرهنگ گویش مازندرانی
پشت گردن، ردپا، بر جای ماندن ردپا بر زمین، بازگشت از مسیر رفته، قسمت چریده شده ی مرتع، بازگشت از مسیر رفته، پشت، بخش پشتی آغل گاو، دنباله چیزی را گرفتن، پی جویی، نشان پا
فرهنگ گویش مازندرانی
نوعی علف هرز
فرهنگ گویش مازندرانی